محسن صلاحیراد از سال 1379 بهصورت جدی به سرودن شعر پرداخته و حدود دو سال در بسیاری از انجمنهای ادبی تبریز بهطور جدی فعالیت کرده است؛ اما پس از آن تا همین امروز، از شرکت در نشستها و گروههای ادبی پرهیز کرده، چراکه به این نتیجه رسیده است که شرکت در انجمنهای ادبی، در هردو شکل نو و قدیمش، صرفاً برای شروع و آشنایی با مقدمات شعر و شاعری مناسب است و بعد از آن، این انجمنها جز اینکه ذوق اهل شعر را به بیراهه بکشانند، کارکرد دیگری ندارند. همچنین بر این باور است که شعر در دهههای سی و چهل به بوطیقایی رسیده که پیش از آنکه بهتمامی، قابلیتهای خلاقهی خود را آشکار کند، بهدلایل بحثبرانگیزِ بسیار، جای خود را به جریانهای پراکنده و بیسر و تهی داده و جز در شعر شاعرانی که در همان سالها به زبان و بیان ویژهی خود دست یافته بودند، دیگر نمود بارزی نداشته است. بنابراین، مجموعهشعرِ از نیل و آفتاب که از سه دفترِ «بیبهانه» و «از شوق روزهای بهاری» و «آبگینهی شکسته» و حدود چهل شعر شکل گرفته، دقیقاً حاصل غور در همان بوطیقای دهههای سی و چهل است و بر خوردن از شعر شاعرانی همچون نیما، امید، بامداد، سایه، فروغ، سرشک، کسرایی، مشیری، نادرپور و عدهای دیگر از شاعرانِ بزرگِ آن روزگارِ دور و نزدیک...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر